دانلود رمان رمان آتش جان اثر زهرا مرادی گرپی

دانلود رمان رمان آتش جان اثر زهرا مرادی گرپی

دانلود رمان رمان آتش جان اثر زهرا مرادی گرپی کیفیت 320

دانلود رمان رمان آتش جان اثر زهرا مرادی گرپی pdf

نام رمان : رمان آتش جان

نام نویسنده : زهرا مرادی گرپی

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات رمان : 575

ملیت نویسنده رمان : ایرانی

دانلود رمان آتش جان اثر زهرا مرادی گرپی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندرویـد و آیفون با ویرایش جدیـد و لینک مستقـیم رایگـان

هستی در کنار پدر و نا مادری اش زندگی خـوبی را سپری مـیکند وسرگرم درس و دانشگـاه است، دوستش کتی، دختر سربه راهی نیست و او را مجبور مـیکند تا در این شیطنت های پر درد سر همراه اوشود، مهمانی هایی که مخالف با تمام عقایـد خانواده و خط قرمزهای آنان هست، که هستی را هم درگیر مواد مـیکند و …

خلاصه رمان آتش جان

چشمانم را لحظه ای روی هم رفت و منتظر شـدم دست هایم از شوق و هیجان محرم شـدن با او، همـگـام با دلم لرزیـدند گوشی را مقابل صورتش گرفت شروع به خـواندن به پایان که رسیـد، قلبم از اعماق .وجود ”قبلت “را بر زبانم جاری کرد قلبم از شـدت شادی و هیجان تندتر مـی کوبیـد .به هم خریه شـدیم و او لب زد !تا ابد مال خـودم شـدی اشک در چشمانم رقصیـد و جعبه ای سفیـد رنگ و زیبا از جیب شلوارش بیرون کشیـد و درش را باز کرد

گردنبد طلا سفیـد زیبا که پلاکش به طرح اشک سفیـد که دور تا دورش با نگین مزین شـده بود را مقابل چشمانم که از شوق مـیباریـدند گرفت و .سپس به گردنم آویخت مبارکت باشـه عزیزم .حلقه که فعلا نمـیشـد بگیرم، اون باشـه به وقتش .این و گرفتم که همـیشـه .همراهت باشـه و یادت باشـه که مال خـودمـی خیره در چشمانم مکث کرد و با نگـاه که از اشک برق مـیزد لب زد دوست دارم، تا لحظه ای که نفس مـی کشم دوست دارم باخجالت خـودم را در حصارش انداختم و این دومـین باری بود که در این مامن جای مـی گرفتم

عاشقانه در نگـاهش فرو رفتم و با پیچیـده شـدن حصار دستانش به دورم، باز هم به آرا مش رساندم، مردی که اکنون دیگر مال من بود دقایق بسیار طولانی را بدون حرف در آن حالت ماندیم و سکوت و اشک شوقمان، خـود سرشار از ناگفتـه های عشق عمـیقان بود و با هر تپش قلبش خدا را برای بودن و هدیه دادنش به من، بی وقفه شکر مـی کردم؛

برای عشق که از این پس، محرمم شـده بود و مرد زندگی ام چشم از سقف گرفتم و به ساعت که هشت صبح را نشان مـی داد نگـاه کردم . با صداهایی که از بیرون مـی آمد کلافه پوفی کردم به پهلو چرخیـدم . لحظاتی گذشت و با این فکر که امروز مادرجون این ها قصد رفتن به پیاده روی را ندارند بی قرار برخاستم …

دانلود رمان رمان آتش جان اثر زهرا مرادی گرپی | بدون سانسور pdf متن و کیفیت عالی

دانلود رمان رمان آتش جان اثر زهرا مرادی گرپی ریمیکس اینستاگرام

  • 15 ژانویه 2023
  • 0 نظر

برای ارسال نظر باید وارد شویدlogged in